خیار تدلیس در معامله چیست؟

خیار تدلیس در معاملات و شرایط تحقق خیار تدلیس، غالبا اشخاص پیش از انعقاد عقد به گفتگو راجع به ارکان اساسی عقد و شرايط پیرامون آن می پردازند تا بر مبنای مذاکرات صورت گرفته عقد را تشکیل دهند، اما بعضی از اشخاص در اينگونه مذاکرات برخلاف صداقت رفتار می کنند و طرف مقابل خود را به گونه ای فريب ميدهند تا نظر موافق او را جلب نمايند.

به همین منظور تصمیم گرفتیم در این مقاله به موضوع خیار تدلیس در معامله و شرایط تحقق آن بپردازیم. طبق قانون امکان فسخ قرارداد در صورتیکه یکی از طرفین معامله فریب خورده باشد را خیار تدلیس می گویند.

در لغت تدلیس به معنای مخفی کردن عیوب یک جنس یا کالا در برابر مشتری می باشد.حسب ماده 483 قانون مدنی« تدلیس، عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود».

لذا، در صورتیکه بین دو نفر معامله ایی صورت گیرد که طی آن خریدار یا فروشند معامله صفتی را با دروغ به جنس خود بدهد که آن مال دارای ویژگی های گفته شده نباشد یا فاقد صفات ذکر شده باشد و طرف مقابل با توجه به همان صفات جنس خریداری کند ، برای خریدار یا فروشنده، حق فسخ قرارداد بر مبنای خیار تدلیس ایجاد می گردد.

همچنین حسب ماده 440  قانون مدنی خیار تدلیس بعد از علم به آن فوری است. بدین منظور که شخص صاحب خیار باید بلافاصله پس از اطلاع از تدلیس نسبت به  اعلام خیار خود اقدام نماید.

شرایط تحقق خیار تدلیس چیست؟

  1. یکی از شرایط تحقق خیار تدلیس این است که یک وصفی به مورد معامله نسبت داده شود که در مال مورد معامله یا ثمن وجود ندارد؛ یا اعمال متقلبانه ای نسبت به آن مال صورت گرفته و عیوب آن پنهان بشود، یعنی، یا امتیاز به مال داده شود ، در حالی که آن امتیاز، در مال وجود ندارد یا عیبی از مال پنهان بشود. مثلا اینکه کالایی را به شما بفروشند و بگویند تولید اصل و اورجینال است در صورتیکه جنس تقلبی می باشد.
  2.  مورد بعدی برای تحقق خیار تدلیس باید عنصر فریب و پنهانکاری در معامله وجود داشته باشد و عملیات فریب دادن باید قبل از عقد قرارداد رخ داده باشد. بنابراین اتفاقات بعد از عقد قرارداد ملاک نیست.

همچنین حسب ماده 439 قانون مدنی خیار تدلیس، منحصرا برای مشتری نیست و بایع، نیز می تواند در صورتی که نسبت به ثمن مشتری، تدلیسی رخ داده، از آن برای فسخ قرارداد استفاده کند.

خیار تدلیس در معامله

زمان اعمال خیار تدلیس

طبق گفته های فوق طرفین معامله بعد از تحقق خیار تدلیس حق فسخ معامله را دارند. گاها پیش می آید که افراد برایشان سؤال است که بعد از متوجه شدن خیار تدلیس تا چه زمان می توانند به موجب آن قرار داد را فسخ نمایند.

همانطور که گفته شد حسب ماده 440 قانون مدنی خیار تدلیس، بعد از علم به آن، فوری است. در اینجا فوریت در بعد عرفی قرار می گیرد. بدین معنا که شخص نباید حتما در آن زمان معامله را برهم زند، بلکه شخصی که فریب خورده بعد از اطلاع از این موضوع که جنس فاقد صفات گفته شده بوده اقدام نموده و با وارد شدن مراسلات قانونی و مراحل خاص خود باید از طریق اظهار نامه حقوقی فروشنده را با خبر نماید.

لذا، در صورتیکه شخص فروشنده یا تدلیس کننده ممانعت کند و یا کالا را پس نگیرد و معامله را فسخ نکند شخص خریدار یا زیان دیده  باید با تنظیم دادخواست تایید فسخ قرارداد و ثبت آن در دفاتر خدمات قضایی، از طریق دادگاه حقوقی، فرد مقابل را ملزم به فسخ نماید.

آیا خیار تدلیس قابل اسقاط است؟

خیار به معنی حقی است از سوی قانونگذار برای افراد تعیین شده که در طول معامله در صورت تخلف یکی از طرفین حق فسخ یک طرفه معامله وجود داشته باشد. اسقاط هم به معنی از بین بردن یا برهم زدن معامله از اصل و اساس می باشد.

میان حقوقدانان در خصوص خیار تدلیس اختلاف نظر وجود دارد. برخی از آنها معتقدند که اسقاط خیار تدلیس موجب برهم زدن قانون در جامعه شده و نا عدالتی هایی را در پی دارد به همین جهت امکان اسقاط این خیار وجود نخواهد داشت. در صورتیکه در ماده 448 قانون مدن آمده سقوط تمام یا بعضی از خیارات را می توان، در ضمن عقد شرط نمود. اما به جهت نظریه گفته شده خیار تدلیس در این قانون صدق نمی کند.

همچنین فرضیه ای دیگر در این خصوص چنین است که اگر کتمان عیب و خودداری از دادن اطلاعات به طرف معامله سبب خیار فسخ باشد، اعتبار قراردادها در بسیاری موارد به سستي ميگرايد و ناراضي ميتواند کاهلي و بی مبالاتی خود را سبب برهم زدن پیمان با ديگران کند.

از سوی ديگر پرده پوشی و سکوت در مواردی که عیب پنهانی در کالای مورد معامله وجود دارد؛ به ويژه در حالتي که طرف قرارداد ناآگاه است و به صداقت و درستي طرف ديگر اعتماد ميکند، بی گمان بهره‌برداری از جهل و ناتوانی او است.

خیار تدلیس در معامله

مجازات تدلیس در معامله چیست؟

در جامعه امروز و معاملات زیادی کلاهبرداری و تدلیس مشاهده می شود. این امر موجب برهم خوردن قانون کشور، از بین رفتن حق و حقوق مردم و جامعه همچنین هرج و مرج می شود. بدین منظور قانونگذار برای جلوگیری از این اتفاقات مجازاتی را برای چنین اشخاصی در نظر گرفته که با افرادی که قانون را نادیده می گیرند و موجبات این امر را فراهم می کنند برخورد گردد.

لذا، تنها در ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری، کلاهبرداری و تعیین مجازات کلاهبردار اشاره شده است «که هرکس از راه حیله و تقلب مردم را به وجود شرکت ها یا تجارت خانه ها یا کارخانه ها یا موسسات موهوم یا به داشتن اموال و اختیارات واهی فریب دهد یا به امور غیر واقع امید وار نماید یا از حوادث و پیشامدهای غیر واقع بترساند و یا اسم و عنوان مجعول اختیار کند و به یکی از وسایل مذکور یا وسایل تقلبی دیگر وجوه یا اموال یا اسناد یا حوالجات یا قبوض یا مفاصا حساب و امثال آن ها تحصیل کرده و از این راه مال دیگری را ببرد، کلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش به حبس از یک تا هفت سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است محکوم می‌ شود».

مستندات قانونی خیار تدلیس

ماده ی ۴۳۸ قانون مدنی «تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود».

ماده ی ۴۳۹ قانون مدنی «اگر بایع، تدلیس کرده باشد، مشتری حق فسخ بیع را خواهد داشت و همچنین است، بایع نسبت به ثمن شخصی در صورت تدلیس مشتری».

ماده ی ۴۴۰ قانون مدنی «خیار تدلیس بعد از علم به آن، فوری است ».

حسب ماده ۵۹۹ قانون مجازات اسلامی «هر شخصی عهده‌دار انجام معامله یا ساختن چیزی یا نظارت در ساختن یا امر به ساختن آن برای هر یک از ادارات و سازمان ها و‌ موسسات مذکور در ماده (۵۹۸) بوده است به واسطه تدلیس در معامله از جهت تعیین مقدار یا صفت یا قیمت بیش از حد متعارف مورد معامله یا تقلب ‌در ساختن آن چیز نفعی برای خود یا دیگری تحصیل کند، علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس از شش ماه تا پنج سال محکوم خواهد شد».

در چنین حالتی در معامله علاوه بر آن که شخص فریب خورده قابلیت فسخ معامله را دارد، مرتکب نیز دارای مسئولیت کیفری می باشد.

حسب ماده ۲۴۹ قانون تجارت «هرکس با سوء نیت برای تشویق مردم به تعهد خرید اوراق بهادار شرکت سهامی به صدور اعلامیه پذیره‌نویسی سهام یا اطلاعیه انتشار‌اوراق قرضه که متضمن اطلاعات نادرست یا ناقص باشد مبادرت نماید و یا از روی سوء نیت جهت تهیه اعلامیه یا اطلاعیه مزبور اطلاعات نادرست یا‌ناقص داده باشد به مجازات شروع به کلاهبرداری محکوم خواهد شد و هرگاه اثری بر این اقدامات مترتب شده باشد مرتکب در حکم کلاهبردار بوده و‌ به مجازات مقرر محکوم خواهد شد».

جهت مشاوره حقوقی با بهتربن وکیل شماره های مندرج در سایت تماس بگیرید.

3.5/5 - (6 امتیاز)